Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 209

Notice: Trying to get property of non-object in /home/nemidona/domains/nemidoonam.com/public_html/system/classes/class_post.php on line 210
captain: خوب خدا جون... سلام... بعضی وقت ها فکر میکنم باهام قهری،دست..

 
خوب خدا جون... سلام... بعضی وقت ها فکر میکنم باهام قهری،دستت رو تو دستم نمی زاری، نمی خوای بال هام رو بدی تا برگردم پیشت... ولی به هرکسی که میگم ، میگه مگه میشه خدا قهر کنه،خدا جون اینا راست میگن؟؟؟ پس چرا فکر می کنم که باهام قهری؟؟؟ نکنه من با تو قهرم ... هر از چند گاهی میام پیشت و یه خواسته ای دارم ولی تو از روی حکمتت اون رو به من نمیدی و من میرم و میگم خدا خوب نیست،دیگه همدیگه رو نمی بینیم تا یه مشکل و خواسته ی دیگه ای داشته باشم... خدا جون... میخوام از این به بعد باهات دوست باشم، باهام دوست میشی؟؟؟دیگه ولم نمی کنی؟؟؟ میخوام بیام پیشت...می خوام پرواز رو بدون بال هام تجربه کنم...کمک کن خدا...
2 امتیاز + / 0 امتیاز - 1390/06/21 - 19:48